بخش اول: نیازهای مشترک بین مردان
- خوشبختی برای شما به چه معنی است؟
- چگونه میتوان خوشبختی را در زندگی ایجاد کرد؟
- چرا انسانها وقتی وارد زندگی مشترک میشوند به دنبال ایجاد یک زندگی خوب بوده و میخواهند خوشبخت باشند؟
یکی از کارهای که با شروع زندگی مشترک انسانها به دنبال ایجاد آن میگردند، راضی نگهداشتن طرف مقابل است و همه تلاششان را میکنند که زمینه رضایت و خوشحالی همسرشان را فراهم کنند؛ اما چرا بااینهمه تلاش و ازخودگذشتگی باز احساس نارضایتی به وجود میاید؟
چرا باآنهمه رؤیاپردازیهایی که در ذهن خود داشتیم و برای آنها تلاش میکردیم، نتیجه مورد انتظارمان حاصل نگردید؟
ما میخواستیم زندگی خوبی را ایجاد کنیم، هر کاری که به نظرمان صحیح بود را انجام دادیم تازندگیمان بهشت شود، بعد از تشکیل خانواده، میگویند اگر بچهدار شوید زندگیتان رنگ و بوی جدیدی میگیرد ولی تولد بچه نیز نهتنها حلال مشکلات نشد بلکه نحوه تربیت فرزند نیز به مشکلات قبلی اضافه گردید.
بهراستی دلیل این نارضایتیها چیست؟
مسئله خیلی مهمی که باید در زندگی مشترک و در هر رابطهای به آن توجه کنیم این است که بتوانیم وارد دنیای طرف مقابل شده و دنیای درونی و نیازهای درونی طرف مقابل را بشناسیم وازدید او به دنیا نگاه کنیم.ما دقیقاً تمامکارهایی که خود فکر میکردیم صحیح است، انجام داده و نیازهای طرف مقابل را از دیدگاه خود برآورده میکردیم، نه ازنظر او و با دنیای طرف مقابل.درواقع همسران اطلاعات کمی درباره خصوصیات، اخلاق و نیازهای همدیگر دارند و باید بدانیم که همسران در زندگی مشترک نیازهای خاص خودشان رادارند. یک زن باید نیازهای همسر خود را بشناسد و همچنین یک مرد باید از نیازهای همسر خودآگاهی داشته باشد.
زنوشوهری را فرض کنید که در کنار یک آتش نشسته و هرکدام میخواهند مقداری از آتش را به سمت خودشان بکشانند و خود را گرم کنند، بعد از مدتی آتش پراکنده خواهد شد و هیچگاه در کنار هم نمیتوانند از آن آتش استفاده کرده و باهم از لذت گرمای آتش بهره شوند. هر طرف میبایست نیازهای طرف مقابل خود را با توجه به نیاز درونی او فراهم کرده نه آن چیزی که در تصورات خود، نیاز او میپنداشته است. در تشبیه فوق زمانی آنها میتوانند از آن آتش بهره ببرند که باعث گرمی آنان شود. برای ایجاد بهشت در زندگی اصول و قوانینی وجود دارد که باید آنها را رعایت کرد.
چقدر از نیازهای مشترک یک مرد در زندگی مشترک، مطلع هستیم؟
آیا میدانیم که او چه نیازهایی دارد که با رعایت آنها موجبات خوشحالی او را در زندگی مشترک فراهم کنیم؟
همسر میبایست برای ایجاد خوشبختی در زندگی متعهد شود که از هماکنون با رعایت اصولی که در این مقاله بدان خواهیم پرداخت، نیازهای واقعی مرد را شناخته و آنها را برآورده کند، درحالیکه نادیده گرفتن و بیاهمیت جلوه دادن نیازهای مرد، بدین معنی است که همسر با دیدگاه خود میخواهد، نیازهای طرف مقابل را برآورده کند.
بهعنوانمثال زمانی که نیازهای مرد مطرح میشود بسیاری از افراد تصور میکنند که برآورده کردن نیازهای جنسی مرد برای ایجاد خوشحالی او کفایت میکند که این تفکر محکومبه شکست است. البته درباره این موضوع بهطور مفصل در مباحث آینده صحبت خواهد شد.
نیازهای مشترک بین مردان:
تشکر و قدردانی
تشکر و قدردانی نیاز هر انسانی است که به فرد احساس مفید بودن و باارزش بودن میدهد و برای مردان از اهمیت بالاتری برخوردار است. ایجاد خوشبختی در زندگی نیازمند استحکام و دوام است که مرد میتواند آن را در زندگی مشترک برای خانواده خود فراهم سازد و اگر به این مسئله بیشتر پرداخته شود قطعاً زندگی مستحکمتری به وجود خواهد آمد. با ذکر یک مثال این مطلب را دوباره مرور خواهیم کرد.
فرض کنید مرد برای خرید به بیرون از خانه رفته و مثلاً نان گرم تهیهکرده و به خانهبر میگردد، از دو دیدگاه رفتار همسر او را بررسی میکنیم:
- احساس باارزش بودن: عزیزم ممنونم، خدا قوت، چهکار خوبی کردی که نان هم خریدی بنشین پنیر بیارم با نون گرم بخوریم.
- احساس اتلاف وقت و بیارزش بودن: ما که نون داشتیم. تو دوباره بدون اینکه به من بگی خرید کردی؟
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یکی از راههای ارزشگذاری به مرد این است که هیچگاه از او در زمان ورود به خانه و خرید مایحتاج زندگی انتقاد نکنید. مردان با خرید احساس باارزش بودن میکنند. درصورتیکه نیاز نبوده خرید صورت گرفته باشد، ابتدا از او تشکر و قدردانی کرده و پس از گذشت چند ساعت محترمانه و اینگونه از او انتقاد کنید و بگویید: هر وقت خواستی خرید کنی لطفاً از من سؤال کن تا هر چیزی که نیاز بود را تهیه کنی. ولی متأسفانه بعضی از همسران در بدو ورود مرد به خانه، بهجای احترام از همان اول مرد را به باد انتقاد گرفته و با لحنی بد شروع به ایرادگیری میکنند.
از تواناییها و از کارهای همسر قدردانی کنید تا اقتدار او در زندگی مشترک حفظ شود. ازاینپس تمرین کنید خوبیهای همسرتان را که خداوند درون هر انسانی قراردادِ است دیده و به زبان بیاورید و اطمینان داشته باشید که نتیجه این رفتار به خودتان بر خواهد گشت.
پرهیز از مادر بودن برای همسر:
همسر نباید برای مرد زندگی خود نقش مادر را بازی کند و در زندگی مشترک فقط و فقط بهعنوان همسر مرد باشد و نه چیز دیگر. اگر به خانوادههایی که در مجاورت آنها زندگی میکنید اعم از بستگان و همسایگان با دقت بنگرید، بهروشنی به این مسئله پی خواهید برد، بسیاری از همسران تذکرهای مادر گونه به مرد زندگیشان میدهند نظیر درست راه برو، درست غذا بخور و … . درحالیکه مرد دوست ندارد دائماً از طرف همسرش کنترل شود، اینگونه تذکرهای پیدرپی موجب دلسردی مرد میشود و شیرینی زندگی را برای مرد از بین میبرد؛ بنابراین همسران باید سعی و تلاش کنند تا عادت تذکر دادن را در خود از بین ببرند، ظاهراً علت این تذکرها ناشی از استرس و اضطراب هست و راهکار آن کاهش استرسهایی است که در شما وجود دارد.با ذکر یک مسئله این موضوع بهتر نشان داده خواهد شد.
فرض کنید قرار است امشب به مهمانی یکی از دوستان یا بستگان بروید. با توجه به شناختی که شما از همسرتان دارید، میتوانید دو نوع برخورد با شریک زندگیتان داشته باشید:
- میتوانید به همسرتان اعتماد کرده و روابط او را در مهمانی همانگونه که هست بپذیرید و در زمان دیگری، کاملاً آرام و با لحنی همسر گونه از او بخواهید که در مهمانی به طریقه دیگری برخورد کند. برای درک بهتر همسرتان، احساس خود را درباره رفتار او بین نمایید. ضمناً به او فرصت دهید تا رفتار خود را اصلاح نماید، زیرا ممکن است او به این رفتار عادت کرده باشد، لذا بایستی زمان دهید تا همسرتان بتواند رضایت شمارا جلب نماید.
- میتوانید به همسرتان اعتماد نکرده و قبل از مهمانی و یا در طول آن و حتی در زمان برگشت با لحن آمرانه و مادر گونه مدام به او تذکر دهید و اشتباهات همسرتان را پیدرپی به وی گوشزد نمایید. ازنظر شما واکنش همسرتان پس از رسیدن به خانه خودتان چگونه خواهد بود و آیا در مهمانیهای بعدی با شما همراه و همقدم خواهد شد؟ بسیار واضح است که او نهتنها رفتار خود را عوض نخواهد کرد بلکه ممکن است گاهی اینگونه رفتارها را تشدید نماید و یا ممکن است با انواع دلایل مختلف از رفتن به مهمانیهای بعدی امتناع نماید.
بنابراین رفتار همسرتان کاملاً با نوع برخورد شما در جایجای زندگی شما تأثیر مستقیم دارد، حال انتخاب کنید که شما کدام رفتار همسرتان را میپسندید.
تقویت عزتنفس
زمانی که همسری به شریک زندگی خود بگوید تو نمیتوانی هیچ کاری را درست انجام دهی و یا همیشه کاری را کامل انجام نمیدهی، این بدان معنی است که شما به همسر خود اعتماد ندارید و هیچگاه به چشم شریک زندگی و تکیهگاه خود به او نگاه نکردهاید، این رفتار به رابطه زناشویی آسیب جدی وارد خواهد کرد و عزتنفس مردان را از بین میبرد. چگونه شما میتوانید پسازاین آسیبی به مرد زندگیتان زدهاید با او زندگی کنید؟ از بین بردن عزتنفس در مرد رابطه مستقیمی با اتاقخواب همسران دارد و قطعاً در این مورد نیز بسیار مشکل خواهید داشت.
از طرفی اگر برای انجام هر کاری هرچند ناقص در او ایجاد انگیزه کنید و از کلماتی نظیر تو میتوانی، استفاده کنید، اینگونه تشویقها به مرد احساس قدرت میدهد و این احساس را به او میدهد که میتواند بهعنوان تکیهگاه برای خانواده خود باشد. علاوه بر این گاهی او میداند که کار محول شده را بهخوبی انجام نداده است، پسازاین به بعد سعی خواهد کرد که با کسب مهارت و دقت در انجام کارهایی که به او واگذارشده است، رضایت همسر خود را نیز جلب نماید.
چگونه ممکن است مردی همسر او به طرق مختلف عزتنفس او و درنتیجه قدرت اراده او را تقویت میکند، در زندگی زناشویی دچار مشکل شود. بدیهی است که او تمام تلاش خود را خواهد کرد که تحت هر شرایطی زندگی خود را حفظ نموده و قطعاً با چنگ و دندان در حفظ زندگی خود تمام تلاش خود را خواهد کرد.
حس رئیس بودن
در عصر کنونی با توجه به اشتغال زنان و فعالیت آنان دوشبهدوش مردان در عرصههای مختلف جامعه و درنتیجه استقلال زنان، برآورده کردن نیازهای زنان از مردان بسیار کاهش پیداکرده است. البته استقلال زنان بد نیست لیکن بعضی از زنان به دلیل انجام کارهای مردانه مقدار ترشحات هورمونهای مردانه در آنان افزایش پیداکرده است و این قضیه موجب شده کمتر از همسرش درخواستی داشته باشند.
بنابراین در یک خانواده هیچگاه دو نفر با خصوصیات مشابه و مردانه نمیتوانند حاکم باشند. در این صورت خانه به میدان جنگ تبدیل خواهد شد. البته بدین معنی نیست که مردان اجازه دارند در خانه زورگویی کرده وزنان فقط اجرا کنند. منظور از طرح این مطلب حفظ اقتدار مرد در خانه است.
نکات ذیل میتواند به حفظ اقتدار مرد کمک شایانی نماید:
- هرگاه مرد قصد انجام کاری را دارد و یا همسر از مرد درخواست انجام کاری را داشته باشد، همسر میبایست خود را برای مرد همانند یک دختر خردسال پایینتر بیاورد.
- اگر میدانید علم و دانش و آگاهیتان از او بیشتر است هیچگاه نگویید من میدانم.
- اگر خوشبختی و آرامش را در زندگی میخواهید میبایست اصول آن را رعایت نمایید.
- در خانه هیچگاه حاکم نباشید و حکم نکنید.
- از کلمات خواهش میکنم، لطفاً، اگر صلاح میدانید، استفاده نمایید. اینگونه کلمات در ایجاد محبت و صمیمیت بین زوجین بسیار مؤثر است.
- اگر دوست ندارید این کار را بکنید یعنی دارید به خودتان فکر میکنید و فقط به فکر حرف خودتان هستید.
- به او احساس قدرت و اقتدار بدهید، او رابین بچهها و دیگران بالا ببرید.
- در ذات تمامی مردان، احساسی به نام غیرت و قدرت وجود دارد. غیرت مرد را با تحقیر و سرکوب و سرزنش از بین نبرید. صدای یک مرد در حمایت از زنش باعث ایجاد امنیت در زن میشود. پس این احساس و توانایی را از بین نبرید زیرا این موضوع باعث استحکام پایگاه خانه و خانواده میشود؛ زیرا تمامی زنان، از مرد ضعیف و ناتوان بیزارند. البته باید خاطرنشان کرد که است غیرت و قدرت مردان بدین منظور نیست که مرد فحاشی کند و یا به همسر خود آسیب برساند.
- اجازه دهید که سالی، ماهی، برای تربیت فرزند دختر، مرد دستوری عمل کند و به همسر خود بگوید: خانم میشه شما کار نداشته باشید و زن بگوید چشم؛ زیرا دختر باید رفتارهای مردانه را ببیند وگرنه در زندگی زناشویی خود در آینده دچار مشکل خواهد شد.
- فرزندان میبایست یاد بگیرند و ببینند که همه مردان و همه زنان یکجور نبوده و دارای و خلقوخوی یکسان نیستند. بهعنوانمثال بعضی از افراد زود عصبانی شده و بعضی دیگر دیرتر و یا بهندرت عصبانی میشوند. این تفاوت آدمهاست. تفاوتهای آدمها را بپذیرید تا فرزندان هم این تفاوتها را بپذیرند؛ و متوجه شوند که رفتار هر آدمی ویژه آن شخص است و مختص تمامی افراد نیست.
- همسرتان را محترم شمرده و به او احترام بگذارید، خواهید دید تمامی تلاش خود را برای ایجاد یک زندگی مناسب و شایسته انجام داده و از اینکه در کنارتان حضور دارد، همواره سپاسگزار باشید. این ابراز محبتها را به زبان بیاورید. در جلوی دیگران و فرزندان شخصیت همسرتان را بالا ببرید.
شکر نعمت، نعمت افزون کند. کفر نعمت، نعمت از کفت بیرون کند.
روشن بودن حدود و صدور (روشن بودن موضوع و زمان گفتگو):
خیلی از همسران از این موضوع که مردان گوش نمیدهند ناراحتاند و اظهار میکنند که شریک زندگیشان شنونده خوبی نیست. دلیل این مسئله را میتوان در مبهم بودن گفتگو با مردان دانست. اصولاً برای مردان وضوح و روشنی موضوع گفتگو و زمان آن بسیار حائز اهمیت است. درواقع همسران در کل زندگی مشترک انتظار دارند که هرگونه بخواهند و باب میل آنان باشند میتوانند با مردان به گفتگو بنشینند، درحالیکه در مردان سادگی مباحث، حرف اول را میزند. بسیاری از رنجشها و سردی روابط در زندگی زناشویی به علت نداشتن مهارتهای ارتباطی افراد است.
در زمان گفتگو، سه نکته را حتماً مشخص کنید:
- زمان
- موضوع (درباره چه موضوعی میخواهید صحبت کنید)
- هدف (میخواهید به چه چیزی برسید)
یکی از خصوصیات مردان این است که زیاد اهل گفتگو نیستند. آنان معمولاً گزیده گو هستند. وقتی موضوع باز باشد و موضوع آن مشخص نباشد، ضمیر خودآگاه آنان شروع به تجزیهوتحلیل میکند و بدون توجه به صحبتهای فیمابین، بهسرعت نتیجهگیری میکند که این گفتگو قطعاً به نتایج خوبی نخواهد رسید و بهاصطلاح از نتیجه گفتگو، میترسد.
بهعنوانمثال فرض کنید فرزند خانواده نمره 16 در درس فارسی گرفته باشد. همسر از شریک زندگی خودمی پرسد: آیا شما به فکر زندگی و آینده بچهها هستید؟ بهراستی عکسالعمل این مرد چه خواهد بود؟ ضمیر خودآگاه او شروع به تحلیل صحبتهای همسر خود میکند و نتایجی نظیر آیا واقعاً من به فکر بچهها نیستم؟ من که از صبح تا شب زحمت میکشم، چیزی بوده من تهیه نکرده باشم و سوا لاتی ازایندست به ذهن او متبادر میشود و چهبسا جوابی که به همسر خود میدهد شبیه جملات بالا باشد.
حال به نظر خواننده آیا منظور همسر آن مرد از طرح این سؤال درواقع اینچنین بوده است؟ خیر، نظر همسر در خصوص وضعیت تحصیلی فرزند خانواده و در صورت نیاز شرکت در کلاسهای جبرانی و یا معلم خصوصی بوده است. نتیجتاً زمانی که موضوع درست و مشخص مطرح نشود و حتی بهطرف مقابل اجازه توضیح درباره طرح سؤال فوقالذکر داده نشود؛ برداشت طرف گفتگو چیز دیگری خواهد بود.
حال نتیجه میگیریم که وقتی موضوع گفتگوها و روشن بودن مطالب، درست مطرح نشود، در بسیاری از مواقع موضوع جور دیگری برداشت میگردد و موضوع بحث به بیراهه رفته و کنترل بحث از دست آنان خارج میگردد؛ بنابراین زمانی که اجازه توضیح بهطرف مقابل نمیدهیم و یا حتی صحت برداشت خود را بیان نمیکنیم و هر کس با ذهنیت خود جواب سؤال را پاسخ میدهد، بعد از مدتی احساسات طرفین خدشهدار شده و کمکم مسیر زندگی به سمت قهر عاطفی میل پیدا خواهد کرد.
چقدر در زندگی اینچنین رفتار کردهایم؟ کجاها بهطرف مقابل اجازه بیان و توضیح ندادیم و رابطه را دچار آسیب کردهایم؟ بنابراین میبایست یاد بگیریم در همه جای زندگی، نهتنها در برخورد با همسر، بلکه در روابط نیز زمانی که متوجه صحبت طرف مقابل نشدهایم بهجای اینکه سریعاً پاسخگو باشیم، از طرف مقابل در مورد موضوع سؤال کنید تا موضوع گفتگو مشخصشده و از دنیای درون ذهن او باخبر شویم.
مطرح کردن این فوق به مرد، حس بیهودگی، بیکفایتی، بیمسئولیتی و… دست درصورتیکه میتوانست از همسرش بپرسد. من متوجه نشدم، می شه واضحتر بیان کنید؟ اتفاقی افتاده؟ چیزی شده؟
غار تنهایی
در قدیم در کوهها غارهایی بود که مرد باستانی وقتی حالش بد بود به آنجا میرفت. این رفتار از آن زمان تاکنون در مردان باقیمانده است. در عصر حاضر مردان در مواقعی که نیاز بهتنهایی دارند و یا بهاصطلاح در غارهای تنهای خودشان هستند، معمولاً مکانهایی نظیر مبل یا صندلی را انتخاب میکنند؛ اما همواره نشستن مردان در مکانهای مذکور به معنی بودن در غار تنهایی و یا بد بودن حال مرد نیست و بهعنوانمثال مرد زمانی که نیاز بهتنهایی دارد هیچگاه وسط مبل نمینشیند و مکانهایی را انتخاب میکند کمتر در دید باشد. نمونه دیگر اینکه اگر مرد در غار تنهایی و مشغول تماشای تلویزیون باشد، درصورتیکه چیزی از جلو او برداشته شود و یا تلویزیون خاموش شود بهندرت متوجه خواهد شد.
آیا رها کردن مرد در این مواقع، کار درستی است؟ برخی بر این باورند که نبایستی بهاصطلاح مزاحم تنهایی او شویم و بهمرور مرد به روال زندگی خواهد برگشت. آیا این تصور درستی است؟ از منظر برخی روانشناسان نهتنها مرد بلکه رها کردن حتی هر موجودی در غار تنهایی صحیح نیست و معمولاً موجب آسیب روحی در فرد میشود؛ اما سؤال اینجاست که با فرض درست بودن مسئله فوقالذکر چگونه باید با این مسئله برخورد کرد؟ راهکار ذیل برای خروج مرد از این وضعیت کمک شایانی به مرد خواهد کرد:
- هیچگاه مقابل و یا روبروی او نایستید، زیرا زمانی مرد در غار تنهایی خودش است، قطعاً از مسئله ناراحت است و اگر در مقابل او بایستید، او احساس میکند که شما نیز در تقابل با او هستید، بنابراین بهجای اینکه حال او را بهتر کنید، وضعیت مرد بغرنجتر خواهد شد. در کنار او ایستاده و از او سؤال بپرسید و بهعنوانمثال بگویید: عزیزم آیا اتفاقی افتاده است؟ من میتونم کمکی کنم؟ حال اگر در پاسخ جواب منفی شنیدید، هیچگاه اصرار نکنید و بگویید من میروم مثلاً اتاقها را جمع کنم اگر کاری داشتی لطفاً من را صدا کن. گفتن این جمله به این معنی است که (من همواره و همیشه و در هر حالتی در کنارت هستم).
- میتوانید در گام بعدی، تنقلات موردعلاقه مرد را برایش آماده کنید و در کنارش قرار دهید و مشغول کار خود شوید. غالباً مردها از طریق تغییر ذائقه، خلقوخویشان تغییر میکند.
البته اگر گاهی اوقات مرد در غار تنهایی باشد اشکالی ندارد ولی ماندن در غار تنهایی و تکرار زیاد آن نشانه خوبی نیست و دلایل زیادی میتواند داشته باشد که میبایست حتماً از طریق روانشناس خبره موردبررسی قرار گیرد.
نیازهای فوق، نیازهایی مشترکی هستند که بین مردان وجود دارد ولی شدت و ضعف این رفتارها بستگی به شخصیت مرد دارد. در پایان باد خاطرنشان کرد که رعایت این نکات از طرف همسران موجب آرامش و صمیمیت در خانواده خواهد شد.
در مقالات بعد درباره ویژگیهای مشترک زنان نیز مفصلاً بحث خواهد شد. ادامه دارد…